مصطفی ذوقی پایدار من عاشق سینما هستم. و در حال حاظر هنر جوی انجمن سینمای جوان هستم و قصذ دارم یکی از ارگردانان بزرگ جهان شوم و تلاش خود را برای رسیدن به این درجه میکنم
در مورد پیدایش نوروز و تاریخ اولیهی آن اطلاعات دقیقی در دسترس نیست و در اوستا نیز به مبنای پیدایش آن اشاره نشده و فقط اجرای مراسم نوروز مقدس بوده و توصیه شده است. در مورد پیدایش نوروز چندین روایت نقل شده است که ما فقط این روایات را نقل قول میکنیم. بعضی بر این عقیده هستند که تغییرات آب و هوا و گردش فصول سال باعث پیدایش نوروز شده و بعضی آن را یک جشن ملی میدانند و بعضی آنرا مذهبی پنداشتهاند. روایت معروفی هست که روز اول فروردین را جمشید شاه پیشدادی مبنای سال نو و جشن نوروز قرار داد و روایت دیگری هست که کیا خسرو (کیخسرو) پسر پرویز (یا به روایت شاهنامه فرزند کاووس) در این روز به سلطنت رسید. در اوستای باقیمانده از عهد ساسانی اشارهای به تاریخچهی پیدایش نوروز نشده است. بر اساس بعضی روایات، شاهان هخامنشی در قصرهایشان مینشستند و هدایای باارزشی را از نمایندگان استانهای مختلف دریافت میکردند. در صبح نوروز شاه لباس مزّین و زیبا میپوشید و شخصی مشهور به خوشقدم (کسی که قدمش مبارک است) به حضور شاه رفته و بعد موبد موبدان همراه با یک فنجان طلایی و حلقه و سکه، یک شمشیر و یک تیرکمان، جوهر و یک پَرِ بزرگ (قلم آن روز برای نوشتن) و گُل به حضور شاه رفته دعای مخصوص میخواند. سران بزرگ دولتی پُشت سر موبد وارد میشدند و هدایا را به شاه تقدیم میکردند. شاه هدایای باارزش را به خزانه میفرستاد و بقیه را بین مردم تقسیم میکرد. 25 روز قبل از نوروز 12 ستون گِلی در محوطهی تالار ساخته میشد و 12 نوع گیاه در بالای ستونها کاشته میشد. گیاهان مختلفی که میکاشتند عبارت بودند از: گندم، جو، عدس، برنج و ... در روز 6 فروردین گیاهان تازه روییده را چیده، روی کف تالار پهن میکردند و تا 16 فروردین جمع نمیکردند. در زمان ساسانیان نوروز 21 روز بوده و روز نوزدهم جشن نوروز بزرگ بوده است. امروزه 6 فروردین را زرتشتیان به نام نوروز بزرگ میشناسند و به مناسبت تولد زرتشت جشن میگیرند. درست کردن آتش یک رسم عمومی دیگر بوده که در شب نوروز انجام میشده است. آتش به عنوان تمیزکننده و خالصکنندهی هوا و قبلهگاه زرتشتیان همواره مورد احترام است و هر جا که نور است قبلهگاه زرتشتیان است. در روز اول فروردین زرتشتیان به روی هم آب میپاشیدند و به یکدیگر نقل و شیرینی میدادند. در ایران باستان، تاجگذاری پادشاهان به عنوان شروع تقویم در نظر گرفته میشد و سالهای بعد با توجه به آن مبداء نامگذاری میشده مثلا میگفتند ماه دوم از سال هفتم سلطنت داریوش. در زمان ساسانیان تقویم نسبت به زمان هخامنشیان تغییر میکند. در مورد چگونگی محاسبهی تاریخ و تقویم پیش از هخامنشیان اطلاع زیادی در دسترس نیست. اما بعد از هخامنشیان 2 تقویم بوجود آمد: 1. اولین تقویم در کتیبههای پرسپولیس یافته شد که شامل 12 ماه بود که ظاهراً در ماه پاییز شروع میشد و تقویم خورشیدی نامیده میشد که شامل سالهای کبیسه است. 2. تقویم دوم، تقویم اوستایی بود که مبنای تقویم فرهنگ ایرانی است. در ایران باستان ماه به 30 روز تقسیم شده بود که هر روز ماه اسم خاصی داشت. در تقویم اوستایی سال از 365 روز تشکیل میشود که از 12 ماه سی روزه تشکیل شده و 5 روز باقیمانده به نام " پنجه" معروفاند. در ابتدا آنها سال کبیسه را در نظر نمیگرفتند و هر سال نوروز تغییر میکرد و بعدها سال کبیسه را در نظر گرفتند. بر اساس باور زرتشتیان، هر سال ماه فروردین همراه با ارواه فَروَشی که در آخرین 10 روز سال به دنیای مادی میآیند، باز میگردد. بنابراین زرتشتیان این 10 روز آخر را به افتخار ارواح گذشتگان خود و شادی روح آنها گرامی میدارند. سنت بعضی از زرتشتیان که قبل از نوروز است به قبرستان میروند میتواند بر همین باور استوار باشد.